در روزی خاص و سرشار از احساس، دانشآموزان پایه ششم دبستان غیردولتی طاها با دوستان، معلمان و محیطی که شش سال در آن رشد کرده بودند، وداعی پر از مهر و اشک داشتند. جشن فارغالتحصیلی ششمیها ۱۴۰۳–۱۴۰۴ با هدف خداحافظی از مقطع دبستان و ورود به فصل تازهای از تحصیل، در فضایی صمیمی، شاد و البته احساسی برگزار شد.
این برنامه که با حضور دانشآموزان پایه ششم، خانوادهها، معلمان و کادر مدرسه همراه بود، به یکی از خاطرهانگیزترین لحظات تحصیلی این دانشآموزان تبدیل شد؛ لحظهای که آغاز یک پایان بود و در عین حال، نویدبخش شروعی نو.
روی تصاویر بزنید و با کیفیت بالا دانلود کنید(به دلیل بالابودن کیفیت تصاویر نمایش تصویر کمی زمان خواهد برد)
وداعی با طعم دلتنگی جشن فارغالتحصیلی ششمیها ۱۴۰۳–۱۴۰۴
جشن با ورود دانشآموزان پایه ششم و معلمانشان به محل برگزاری آغاز شد. لباسهای مرتب، چهرههای پُر از هیجان و اندکی دلتنگی، فضای مراسم را خاص و متفاوت کرده بود. خانم غلامنیا و آقای محمدی، معلمان پایه ششم، در کنار شاگردانشان حضور داشتند و با لبخندی آمیخته با احساس، همراه و همراهیکنندهی دانشآموزان بودند.
دانشآموزان که حالا خود را آمادهی ورود به دوره اول متوسطه میکردند، در این روز خاص، لحظاتی را در کنار دوستان، همکلاسیها و معلمان سپری کردند؛ لحظاتی که در ذهن و قلبشان ماندگار خواهد شد.
کیک، شادی و اشک؛ ترکیبی از احساسات ناب
در بخش آغازین مراسم، کیک مخصوص فارغالتحصیلی توسط دانشآموزان و معلمان بریده شد. لحظهای که هم شادیآور بود و هم نشانهای از گذشت زمان و رسیدن به مرحلهای جدید. شادی در چهره بچهها موج میزد، اما همانطور که اولین لقمههای کیک خورده میشد، اشکها نیز در چشمان بسیاری از آنها حلقه زد.
یکی از تأثیرگذارترین صحنهها، زمانی بود که بچهها یکدیگر را در آغوش گرفتند و با صدایی بغضآلود، از هم خداحافظی کردند. صدای گریههای آرام، نشانهی دلبستگی عمیقی بود که طی این سالها شکل گرفته بود.
رقص، لبخند و آغازی نو
در ادامهی مراسم، بخش شادیآور جشن با موسیقیهای شاد کودکانه و نوجوانانه ادامه یافت. بچهها با دوستانشان دستدردست هم دادند و لحظاتی شاد و پُر از خنده را تجربه کردند. این بخش، فرصتی بود برای تخلیه انرژی، ثبت خاطره و ساختن لحظاتی که سالها بعد با لبخند به یاد خواهند آورد.
معلمان نیز با لبخند و افتخار، شاهد شور و شعف شاگردانشان بودند؛ شاگردانی که حالا با دلی پُر از امید، آمادهی رفتن به مرحلهی بعدی آموزش شده بودند.
ناهار کنار اولیا، دبیران و کادر مدرسه؛ لحظاتی خانوادگی
پس از بخش شادیآور جشن، همه مدعوین به ناهاری دستهجمعی دعوت شدند. در این بخش، دانشآموزان در کنار والدین، معلمان و اعضای کادر مدرسه سفرهای صمیمی را تجربه کردند. غذاهایی ساده اما خوشمزه، جمعی که با احترام و مهربانی دور هم نشسته بودند و گفتگوهایی که از دل برمیآمد.
این همنشینی، فرصتی بود برای گفتوگوی اولیا و معلمان، مرور خاطرات تحصیلی و ابراز قدردانی خانوادهها از زحمات مدرسه. لبخندهایی که رد و بدل میشد، گویای رضایت، آرامش و امید به آیندهای روشن بود.
خاطرهسازی با عکسهای یادگاری
یکی از بخشهای پرطرفدار جشن، عکسهای یادگاری بود. دانشآموزان با معلمان، دوستان و خانوادههای خود مقابل دوربین ایستادند و لحظاتی را برای همیشه ثبت کردند. لبخندهای عمیق، دستهای در هم گرهخورده و چشمانی که برق افتخار و دلتنگی در آنها موج میزد، همه در قاب تصاویر جاودانه شد.
این عکسها بعدها در قابهای خاطره یا آلبومهای خانوادگی قرار خواهند گرفت و با هر نگاهی به آنها، حس دوستداشتنی این روز تداعی خواهد شد.
جملاتی از ته دل، برای دوستهایی که حالا جدا میشویم
در بخش پایانی برنامه، برخی از دانشآموزان به صورت داوطلبانه پشت میکروفن رفتند و با صدایی لرزان از دوستانشان خداحافظی کردند. جملاتی ساده اما پر از احساس که گاهی اشک را در چشم حاضران جمع میکرد:
- «نمیدونم سال بعد مدرسهمون یکی باشه یا نه، اما همیشه به یادتم.»
- «خانم غلامنیا، ممنونم که صبور بودید و همیشه لبخند داشتید.»
- «آقای محمدی، ازتون خیلی چیز یاد گرفتم، هیچ وقت فراموشتون نمیکنم.»
این جملات، صادقانهترین شکل بیان عشق و قدردانی بودند؛ نه در قالب شعر و نثر ادبی، بلکه مستقیماً از دل کودکی که حالا وارد نوجوانی میشود.
قدردانی از دبیران پایه ششم؛ قلب تپنده کلاس
در جریان مراسم، از خانم غلامنیا و آقای محمدی بهصورت ویژه تقدیر شد. آنها که یک سال تحصیلی پرچالش را با مسئولیتپذیری، صبر و محبت پشت سر گذاشته بودند، امروز میدیدند که نتیجهی زحماتشان، لبخند رضایت شاگردانشان است.
مدیریت مدرسه ضمن تقدیر از دبیران پایه ششم، تأکید کرد که نقش معلمان در این مقطع بسیار حیاتی است؛ چرا که نقطهی اتصال بین دوران کودکی و نوجوانی، با آموزش و همراهی آنها شکل میگیرد.
پیامی برای ششمیها: آیندهتان روشن، مسیرتان هموار
جشن فارغالتحصیلی ششمیها در سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۴، نقطهی پایانی بر یک مسیر آموزشی ششساله و نقطهی آغاز برای فصل تازهای در زندگی تحصیلی دانشآموزان بود. جشن امروز، فقط یک مراسم نبود؛ ترکیبی بود از عشق، یاد، آرزو، خداحافظی و تولدی دوباره در مسیر علم و دانایی.